محمد محمد ، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 13 روز سن داره

روزهای زندگی من

تو گلی برایم

1390/5/10 15:17
306 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسرم

این روزا که داره میگذره تو هر روز بزرگتر میشی و آقاتر,هر روز یه سری چیزای جدیدتری رو یاد میگیری و آموخته هاتو بلدی چه جوری برای مامانی و بابایی به نمایش بذاری تا دل هر دوی اونا رو ببریزیبا

عزیزم تو این ماه داری ماه پنجم از یه سالگیت و می گذرونی و روز به روزم برامون شیرین تر میشی,میخوام بدونی مامانی و بابایی خیلی دوست دارند و هر دو شون تلاش میکنن تا جایی که براشون ممکنه زندگی خوبی رو چه الان و چه در آینده برات فراهم کنند

عزیزم از وقتی که تو,تو زندگیمون پا گذاشتی انگار همه چیز یه جورایی عوض شدهOrkut Scraps - Angels,احساس میکنم نسبت به گذشته با امیدواری بیشتری  زندگی میکنم و برای هر کارم هدفی دارم,خلاصه اینکه تو مثل یه گلی که ازوقتی به باغ کوچک زندگی ما پا گذاشتی اون رو با وجود قشنگت قشنگ تر و معطر تر کردیزیبا

امیدوارم ما هم باغبان خوبی برای حفظ این گل قشنگ باشیم

پس گل قشنگ زندیگیم

بدون برای با طراوت نگاه داشتنت هر کاری میکنمزیبا

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

دایی جون حسین
10 مرداد 90 16:14
سلام . فکر می کنم قرار بود اینجا خاطرات محمد جون و قرار بدید ؟
مامان جون
11 مرداد 90 17:06
سلام عزیز دلم
انشاالله که این گل قشنگت سالم وسلامت باشه
وبا خودش همیشه خوشی وشادی بیار

ممنون از لطفتون