بدون عنوان
سلام گل پسرم
این یکی دو روزه ,من و تو و بابایی حسابی کیف کردیم البته تو بیشتر چون دو ,سه روزه که بعداز ظهر ها محمد خوشگلم و میبریم پارک که هم هوایی عوض کرده باشیم و هم خوشگل مامان بهتر با بچه ها ارتباط برقرار کنه,تو هم از این موضوع حسابی استقبال کردی و بهت خوش گذشته به حدی که همش کلید به دست دم دری و میگی تو تو (یعنی ببرینم بیرون)پریروز برا اولین بار تو تاب نشستی ,البته تاب خودت و نمیگم ,تو تابی که تو پارک بود
اولش یکم گریه کردی ولی بعدش خیلی خوشت اومد ,دیشب هم تو شهر بازی هرچی گشتم بازی مناسب سن تو که بی خطر باشه پیداکنم زیاد چیزی نبود
ولی بالاخره یکی پیدا شد و تو ,توش نشستی همین که بازی شروع شد خودت و محکم گرفتی و یه کوچولو ترسیدیولی یکم که گذشت خوشت اومد, ولی این بازی رو هم تا آخر ننشستی و وسطش از توش بلند شدی اما حسابی بهت خوش گذشت و وقتی برگشتیم خونه اینقدر خسته بودی که بر خلاف هرشب که تا٢ یا١ بیداری ساعت ١١خوابیدی
خوشگل مامان وقتی میبینم خوشحالی منم خوشحال میشم ,آخ که نمیدونی چه قدر دوست دارم
محمد جون در شهربازی