محمد محمد ، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 21 روز سن داره

روزهای زندگی من

خداحافظ هیش هیش

1390/7/11 22:42
306 بازدید
اشتراک گذاری

سلام محمد کوچولوی من که حالا آقا شدی

این پست و در حالی برات می نویسم که تقریبا 1 هفته ای میشه که پسرم آقا شده

خوشگل مامانی تو از زمان تولدت تا 1 هفته پیش غیر از 3,4 ماه اول زندگیت فقط شیر مامانی رو میخوردی و این قدر وابسته بودی که حتی شیر پاستوریزه هم به هیچ عنوان حتی طعم دارشم نمیخوردی ,عزیزم این اواخر به حدی به خوردن شیر وابسته شده بودی که نه خوب غذا می خوردی و نه خودت و نه مامانی رو تو مهمونی و خونه راحت میذاشتی طوری که مثل یه نوزاد هر نیم ساعت میخواستی شیر بخوریو حتی شبا هم هر 1 ساعت بیدار میشدی چون خوب غذا نمیخوردی که خودت و سیر کنی بالاخره عزیزم مامانی هفته پیش تصمیم گرفت گل پسرشو از شیر بگیره و بر خلاف تصور همه که فکر میکردن از شیر گرفتنت خیلی سخت باشه طی دو روز از شیر گرفته شدی

عزیزم حالا دیگه نه تنها آقا شدی بلکه غذا خوردنتم بهتر شده و خوش اخلاق شدی

تازه حالا دیگه شیر پاستوریزه هم میخوری و به قول خودت با هیش هیش خداحافظی کردی(آخه تو وقتی شیر میخواستی به من میگفتی هیش هیش اونم به خاطر این بود که من وقتی بهت شیر میدادم میگفتم هیس و آروم باش تا شیرت بدم برا همین تو فکر میکردی این کار یعنی هیش هیش

عزیزم دوست دارم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

مامانی سید کوچولو
11 مهر 90 23:20
افرین به نی نی.....حالا که دهنت دیگه بوی شیر نمیده باید برات استین بالا بزنیم


مرسی از این اظهار لطفتون
Asemuni
11 مهر 90 23:28
see my weblog!


حتما ممنون از اینکه به ما سرزدین
مامان رضا جونی
12 مهر 90 9:17
سلام عزیزم. مبارک باشه چه خبر خوبی، از زندگیت لذت ببر، آقا شدن محمدآقا یعنی شروعی دوباره برای مامانش. خوش بحالت که تا 7 شب دور و برت کسی هست که نبود بابایی رو باهاش سر کنید دست روی دل من بگذار که هوا تاریک میشه و بابایی ما هنوز خونه نیومده.منتظر خبر دوباره آقا شدن محمد آقا هستم.


مرسی عزیزم ,تو هم سعی کن از زندگیت با هر شرایطی لذت ببری چون اونچه که برگشت ناپذیر است گذر همون لحظه هایی هستن که توشی ,شاید باور نکنی ولی من گاهی دلم برای همون لحظات تنهایی ام تنگ میشه
تینا
12 مهر 90 11:00
آخی خوش به حالت محمدجون که دیگه آقا شده


ان شاله دخمل گلمونم خانوم تر میشه
مامان كيارش
14 مهر 90 12:25
خدا روشكر كه راحت از شير گرفته شد.آفرين به اين پسرخوب
مامان رضا جونی
16 مهر 90 9:06
سلام ، میخواستم بدونم پرونده بهداشتت رو گرفتی؟
مامان جون
19 مهر 90 10:58
سلا م مامانی
واقعا راحت شدی خدا رروشکر که اذیتت نکرد
امیدوارم پرنیا هم مثل محمد خوشکلم اذیت نکنه


مامان رضا جونی
8 آبان 90 12:36
سلام خانمی،
چه خبرا، خبری ازت نیست.
بابا کوتاه بیا مگه چقدر کیف می کنی توی مشهد که به وبلاگت سر نمی زنی.
خداحافظ هیش هیش= خداحافظ وبلاگ محمد جونی
راستی نگفتی که پرونده بهداشتی محمد رو از بهداشت بجنورد گرفتی یا نه؟


سلام
این مدت که نتونستم به وب محمد سر بزنم علتش نداشتن اشتراک بود البته کیف که کم نمیکنیم جاتون خیلی خالیه
آره پروندشو گرفتم