محمد مامان مریض شده
سلام عسلم بازم اومدم تا برات بنویسم ,تو هم لالا کردی ,شاید نوشتن در لحظات سخت زندگیم از خیلی سالها پیش که نوجوون بودم همیشه تسلی بخش و آرام کننده من بوده ,من یه عالمه دفترچه خاطرات از روزای زندگیم دارم که همشون ثبت کننده شیرینی ها و سختیهای زندگیم بودن ایشالا وقتی بزرگ شدی می تونیم با هم یه مروروی بهشون داشته باشیم اما محمد خوشگلم نمیدونم چرا مامانی وقتی ناراحته بیشتر پی نوشتن و میگیره تا زمانی که شاده ,شاید به خاطر اینکه وقتی ناراحتم میخوام یکم با خودم خلوت کنم ,شاید به خاطر اینکه دوست دارم اینجوری درد و دل کرده باشم یا شایدم چون بعد از نوشتن کلی سبک میشم و بهتر می تونم با قضایا کنار بیام حالا علتش هرچی که باشه م...
نویسنده :
مامان محمد جون
12:06